رضایت شغلی چیست؟ تعاریف محدود و گسترده

دست یافتن به اهداف سازمانی آرزوی دیرینه تمام مدیران بوده است. اما جدای از اهداف سازمانی کمی همچون دستیابی به یک میزان سود یا درآمد مشخص، بهره بردن از مزایای یک محیط کار ایده آل از جمله بایسته های دستیابی به اهداف شمرده می شود.

نویسندگان: نیما وهنانی/یوسف حاجی قاسمی

یکی از مهمترین راه های دستیابی به یک محیط کاری ایده آل، سرلوحه قرار دادن رضایت شغلی نیروها است.در کشور ما واژه رضایت شغلی به عنوان نمادی از شرایط بهینه روحی و روانی و جسمی تمامی منابع انسانی در اختیار سازمان استفاده می شود. اما با نگاه کارشناسی، می توان استفاده از این واژه را محدودکننده و ناکافی قلمداد نمود.

رضایت شغلی

رضایت شغلی در معنای وسیع تر خود به معنای دیدگاه، رفتار، رضایت و اعتماد به نفس کلی نیروها در محیط کاری است. به بیان دیگر، در زبان علم مدیریت، واژه «روحیه شغلی» تعریف گسترده تر و دقیق تری را در خود نهفته دارد. به منظور سادگی، در این مقاله از واژه رضایت شغلی استفاده می کنیم. اما منظور ما از این عبارت معنای وسیع تر آن است که معادل واژه روحیه شغلی در اصول مدیریت است. در حقیقت ایت عبارت تنها یکی از جنبه های روحیه شغلی محسوب می شود. در صورت عدم توجه به مسائلی از قبیل دیدگاه، رفتار و اعتماد به نفس، به طور کل صحبت از رضایت شغلی بی معنی و احتمالا بی نتیجه خواهد بود.



رضایت شغلی به تعهد سازمانی محدود نیست. لذا در این مقاله تلاش میکنیم تعریف گسترده این موضوع را روشن تر کنیم. در کنار آشکارتر شدن تعریف، راه های دستیابی به رضایت شغلی نیز متفاوت خواهد بود. به بیان دیگر، تغییر زاویه دید ما از تعریف محدود به تعریف گسترده، به تغییر نحوه نگاه ما به راه های ایجاد رضایت شغلی ختم می شود.

تعریف محدود:

توجه به رضایت شغلی به عنوان تنها عامل تعیین کننده.

تعریف گسترده (روحیه شغلی)

دیدگاه، رفتار و اعتماد به نفس نیروها به عنوان عامل تعیین کننده رضایت شغلی
مفهومی ذهنی و احساسی .

رضایت شغلی-limited definition

مزایای رضایت شغلی

با در نظر گرفتن منابع انسانی، به عنوان مهم ترین سرمایه در اختیار هر سازمان ، اهمیت ایجاد رضایت در آن ها مشخص می شود. وقتی نیروهای یک سازمان، چه کارمندان و چه کارگران، احساس مثبتی در خصوص محیط کاری خود دارند و باور دارند که می توانند مسیر شغلی بهینه و موفقی را در پیش گیرند، رضایت شغلی مثبت و در سطح بالایی قرار دارد.

رضایت شغلی، مفهومی ذهنی

به بیان دیگر رضایت شغلی در تعریف گسترده تر (روحیه شغلی)، یک مفهوم عمدتاً ذهنی است. رضایت شغلی، به تفکر نیروها در خصوص محیط کار خود باز می گردد. تفکری که در نهایت به احساس و باور آن ها بدل می شود . و اگر برآیند احساس و باور منابع انسانی هر سازمان مثبت باشد، احتمال موفقیت سازمان در جنبه های دیگر نیز با درصد قابل ملاحظه ای افزایش می یابد.
استفاده از پرسشنامه، یکی از راه های سنجش رضایت شغلی است. اما در بسیاری موارد در عمل پرسشنامه های رضایت شغلی نیز کاربرد خود را از دست می دهند. چرا که در حیطه عمل، نشان داده شده است که حتی سازمان هایی که شاخص های رضایت شغلی بالایی در پرسشنامه ها کسب کرده اند نیز با چالش های اساسی در زمینه روحیه کلی نیروها و فضای محیط سازمانی خود مواجه اند.
صحبت از تزریق رضایت شغلی به یک سازمان از لحاظ علم مدیریت مردود شمرده می شود. در واقع رضایت شغلی را نیز درست مانند انگیزه شغلی نمی توان به کارمندان اهدا کرد. انگیزه شغلی یک مفهوم ذهنی است. برخی مدیران تصور می کنند افزایش حقوق لزوماً به رضایت شغلی ختم می شود. اما این دیدگاه نشانه عدم درک درست از معنای وسیع تر رضایت شغلی است.

هسته مرکزی ایجاد رضایت شغلی

در نظر گرفتن رضایت شغلی به عنوان پدیده ای ذهنی و احساسی پیچیدگی هایی به همراه خواهد داشت. با این نگاه، سوالات اساسی همچون:« راهکار چیست؟ یک مدیر برای ایجاد رضایت شغلی باید چه رهیافتی را در پیش گیرد؟» در ذهن ایجاد می شود. پاسخ به این سوال ها با معرفی معنای هسته مرکزی ایجاد این رضایت ممکن خواهد بود. با در نظر گرفتن معنای گسترده این واژه، می توان عاملی را به عنوان هسته مرکزی معرفی کرد. در حقیقت سنگ بنای ایجاد این رضایت از این هسته مرکزی آغاز می شود. این هسته مرکزی توجه به محیط کاری است.

در حقیقت طرز نگرش این دیدگاه به یک مدیر به عنوان عاملی است که بسیاری از عناصر تعیین کننده محیط کار را تحت اختیار خود دارد. با این دیدگاه، هسته مرکزی ایجاد رضایت شغلی در تغییر و اصلاح عناصری از محیط کار نهفته است که مدیر سازمان توانایی تاثیرگذاری بر آن ها را در اختیار دارد.

رضایت شغلی-central core

در نتیجه، هر مدیر یک عامل تاثیرگذار در ایجاد رضایت شغلی نیروهای خود محسوب می شود. اما اصلی ترین بخش های محیط کاری که می توان با تحول آن ها سطح رضایت شغلی سازمانی را تغییر داد کدامند؟ نقاط تاثیرگذایر مدیر در محیط کاری سازمان بسته به ماهیت سازمان و نوع فعالیت آن متفاوت خواهد بود.

مشاوران مدیریت با تحلیل جزئی رفتار سازمانی و شرایط حاکم بر محیط کار، گلوگاه های اصلی دستیابی به رضایت شغلی را تعیین می کنند. اما فارغ از تفاوت های ماهیتی و فعالیتی سازمان ها، می توان اصلی ترین نقاط تاثیرگذاری یک مدیر در محیط سازمانی اش را در موارد کلی زیر خلاصه کرد:

A. تاثیرگذاری و نحوه عملکرد مدیران بخش های مختلف سازمانی
B. کیفیت رابطه مدیران بخش های مختلف سازمانی با نیروها
C. نحوه ارتباط نیروها با یکدیگر

مدیر سازمان و ایجاد رضایت شغلی

به عنوان مدیرکل یک سازمان، شما یکی از اصلی ترین ایجادکنندها محیط و فرهنگ سازمانی شمرده می شوید. مدیرکل سازمان تلاش می کند عناصر فوق الذکر را به گونه ای سازماندهی کند که اثر برآیندی آنها به ایجاد یک محیط کاری ایده آل ختم شود .

شناسایی مدیران پایین دستی که به بهترین نوع ویژگی های ایده آل ارتباطی با نیروها را به نمایش می گذارند یکی از مهمترین مسئولیت های مدیر سازمان شمرده می شود. جدای از پایش مستمر و شناسایی این دسته مدیران پایین دستی، پاداش دهی به آنان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. پاداش دهی به رفتار درست، احتمال بازتولید آن را بالا برده و سایرین را به پیگیری این رفتار ترغیب می کند.

رضایت شغلی-managers

عناصر تعیین کننده ایجاد رضایت شغلی

پس از توجه به این مفهوم در معنای گسترده تر آن و در نظر گرفتن هسته مرکزی آن، نوبت به شناسایی عناصر تعیین کننده می رسد. عناصر تعیین کننده رضایت شغلی بسته به ماهیت فعالیت و رویکرد کلی سازمان ها متفاوت خواهد بود. اما در عمل اصلی ترین عناصر تعیین کننده رضایت شغلی در یک سازمان را می توان به صورت کلی در موارد زیر خلاصه نمود:

۱ – اعتماد نیروها به قابلیت های رهبران سازمان: هنگامی که نیروها به قابلیت های رهبری و مدیریتی اعضای ارشد سازمان اعتماد داشته باشند، احتمال ایجاد در آن ها افزایش می یابد.

۲ – برخورداری از یک دیدگاه مشترک: هنگامی که نیروها دیدگاه مشترکی در خصوص مسیر پیش روی سازمان دارند و دیدگاه مثبتی در خصوص این مسیر داشته باشند، احتمال افزایش رضایت شغلی بالاتر خواهد بود.
بسیاری از نیروها، می خواهند در راستای هدفی که بالاتر از فردیت آن هاست به فعالیت بپردازند. به بیان دیگر آن ها تمایل دارند جزئی از یک تصویر بزرگتر محسوب شوند و همه در راه یک هدف اولی تلاش کنند. همچنین متمرکز شدن به برآوردن نیازهای مشتریان و روشن بودن علت حضور نیروها در یک سازمان نیز می تواند رضایت شغلی را افزایش دهد. به بیان دیگر نیروها با آگاهی از نقش دقیق خود در یک سازمان احساس بهتری از حضور در آن سازمان خواهتد داشت.

۳٫ وجود ارتباطات موثر: دیگر عنصر بسیار مهم وجود ارتباطات موثر درون سازمانی است. وجود ارتباط موثر درون سازمانی را می توان به بخش های زیر تقسیم کرد:

۱-۳ – آگاهی از جریان اطلاعات: نیروها تمایل دارند که احساس کنند تمام اطلاعات مهم سازمانی با آن ها به اشتراک گذاشته می شود. این اطلاعات می تواند اطلاعاتی در خصوص شرایط کلی سازمان، اطلاعاتی در خصوص مشتریان و یا محصولات یا خدمات تولیدی سازمان باشد. آن ها نیازمند اطلاعات به روز هستند تا بتوانند از آن ها در فرآیندهای تصمیم گیری خود بهره ببرند. هم جهتی تصمیمات فردی نیروها و موفقیت نیروها در شرکت حاصل آگاهی آن ها از اطلاعات به روز شرکت خواهد بود.

۲-۳- ارتباطات نیروها با یکدیگر: نحوه تعامل نیروها با یکدیگر نقش مهمی در ایجاد رضایت شغلی خواهد داشت. ارتباطات موثر و هماهنگ نیروها با یکدیگر، به افزایش رضایت شغلی ختم می شود و باعث می شود حضور نیروها در سازمان، دلیلی فراتر دریافت حقوق داشته باشد.
۳-۳- ارتباط نیروها با مدیران: ارتباط نیروها با مدیر بالادستی و سایر مدیران نیز حائز اهمیت است. به بیان دیگر نیروها تمایل دارند که احساس کنند در چشم مدیران ارزشی معادل سایر نیروها دارند. آن ها همچنین از مشاهده احترام و رضایت رهبران سازمانی نسبت به خودشان نیز لذت می برند. در نتیجه اهمیت وجود ارتباطات موثر و هماهنگ بین نیروها و مدیریت از اهمیت غیر قابل انکاری برخوردار است.

مضرات رضایت شغلی پایین

عدم توجه به عناصر تعیین کننده رضایت شغلی در نتیجه عدم درک درست از هسته مرکزی ایجاد رضایت رخ می دهد. عدم درک درست از هسته مرکزی ریشه در عدم توجه به ابعاد گسترده تر این موضوع و نگاه تک بعدی به این مسئله پراهمیت دارد. تمام مسائل فوق می توانند در کنار هم به وجود سطوح پایین رضایت شغلی ختم شوند.

همانطور که اشاره شد، سطوح پایین رضایت شغلی گهکاه با استفاده از پرسشنامه ها نیز قابل شناسایی نیست. اما مضرات سطوح پایین رضایت شغلی چیست؟ در پاسخ می توان گفت اگر برآیند احساس نیروهای شاغل در یک سازمان، نسبت به آن منفی باشد، سطح رضایت شغلی آن سازمان پایین خواهد بود که این پدیده به زبان ساده همان نبود شادی ذهنی در نیروها است. همچنین احساس قدر ندانسته شدن توسط نیروها باعث می شود آن ها نتوانند به اهداف و نیازهای خود دست یابند.

نیروها اگر با مدیر خود ارتباط خوبی نداشته باشند و مجبور باشند با همکارانشان برای جلب توجه و قدرشناسی مدیران به رقابت بپردازند، رضایت شغلی اندکی خواهند داشت. این پدیده در سطح فردی به کاهش سطح برآیند رضایت شغلی در سازمان ختم می شود.
بنابراین مضرات اصلی سطوح پایین این رضایت را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

رضایت شغلی-harms

  • برآیند منفی احساس نیروها نسبت به سازمان
  • عدم وجود شادی ذهنی در نیروها
  • ایجاد احساس قدر ندانسته شدن در نیروها
  • عدم وجود ارتباط موثر و خوب بین نیروها و مدیران
  • رقابت مضر بین نیروها برای جلب توجه
  • عدم وجود اعتماد به رهبران سازمان در بین نیروها
  • تردید دائمی نیروها در خصوص آنچه از آن ها انتظار می رود

رضایت شغلی، ایمان به خویش، ایمان به سازمان

رضایت شغلی نیروها با دیدگاه و نگرش آن ها به آینده، خوش بینی، دیدگاه نسبت به خود و باور آن ها به توانایی های خود و سازمان بستگی دارد. توجه به رضایت شغلی در معنای گسترده ، عوامل فوق را حائز اهمیت می کند. همچنین عواملی نظیر اعتقاد نیروها به ماموریت کلی سازمان، اهداف، مسیر پیش روی آن و تصمیمات روزانه سازمانی نیز در تعیین سطوح رضایت شغلی تاثیرگذار است.

با دقت بیشتر به نکات بالا می توان به دو عامل تاثیرگذار در سطح رضایت شغلی سازمانی دست یافت. در حقیقت تمامی عوامل بالا یا در سطح فردی نیروها و یا در سطح سازمانی تعریف شده اند. به بیان دیگر دو عامل اصلی تعیین سطح رضایت شغلی ۱ – ایمان به خویش و ۲ – ایمان به سازمان هستند. استفاده از واژه ایمان نشان دهنده شدت اهمیت دیدگاه ذهنی افراد در شکل گیری رضایت شغلی است. در حقیقت عامل اصلی در تعیین مفهومی ذهنی مانند رضایت شغلی در معنای گسترده، به دو دیدگاه ذهنی خلاصه می شود. دو دیدگاه ذهنی که در سطح اعتقاد خالصانه ای از جنس ایمان معنا می یابند.

رضایت شعلی-trust

بهبود سطح رضایت شغلی

بهبود این رضایت در معنای گسترده می تواند پیچیده و نیازمند تحلیل ها و پیشنهادات کارشناسانه باشد. اما اصل کلی در این بهبود سطح در حقیقت توجه به هسته مرکزی آن است. در حقیقت هر اقدامی که به ایجاد یک محیط کار مثبت کمک کند را می توان به عنوان گامی در راستای بهبود سطح رضایت شغلی دانست. از به کارگیری راه هایی برایپایان دادن به خبرچینی در محیط کار گرفته تا اعمال یک استراتژی مدیریت استعداد همه راه هایی برای دستیابی به یک محیط کاری ایده آل شمرده می شوند و در نهایت به بهبود سطح رضایت شغلی سازمان ختم می شوند.

رضایت شغلی-environment

در ادامه، به راهکارهای کلی جهت ارتقای شرایط محیط کار و افزایش سطح رضایت شغلی اشاره می کنیم که در بسیاری از سازمان ها و فارغ از ماهیت و فعالیت آن ها قابل استفاده و عملیاتی سازی است اشاره می کنیم. لازم به ذکر است راهکارهای افزایش سطوح رضایت شغلی محدود به موارد زیر نیست و پس از آگاهی از شرایط و روح حاکم بر هر سازمان، راهکارهای پیش روی آن نیز متفاوت خواهد بود.

  • به کارگیری پرسنل مدیریتی و رهبری منطقی و قابل اتکا که رفتار منصفانه و متناسب با نیروها را سرلوحه کار خویش قرار دهند
  • رفتار محترمانه با نیروها
  • توانمندسازی نیروها در جهت ایجاد توانایی اتخاذ تصمیمات مرتبط با منصب شغلیشان
  • ایجاد شرایط و بسترهای ارتباط باز و دائم با نیروها برای آگاهی از مسائل و عوامل مورد اهمیت آن ها
  • فراهم کردن شرایط بازخوردی (feedback) و آگاهی از رضایت کنونی آن ها
  • تعیین حقوق و مزایایی بالاتر از سطح میانگین صنعت مورد فعالیت سازمان برای نیروها (به طور ویژه نیروهای مستعد)
  • ایجاد شرایط و فرصت های لازم برای ارتقای مهارت های حرفه ای نیروها
  • فراهم آوردن شرایط و اسباب سرگرمی و فراغت برای نیروها
  • مدیریت نیروها بر مبنای چارچوبی مثبت و موفقیت آفرین در خصوص اهداف و معیارهای سنجش عملکرد
۵/۵ (۱ نظر)